آمار مطالب
آمار کاربران
کاربران آنلاین
آمار بازدید
به دختري که به تو لبخندمي زند، به مجري نيمه شب راديو، به مردي که روي چهارپايه
مي رود تا شماره کنتور برقتان را بنويسد، به جواني که قالي پنج متري روي کولش انداخته
و در کوچهها جار مي زند، به بازاريابي که نمونه اجناسش را روي ميزت ميريزد، به پارگي ريز
جوراب کسي در مجلسي، به پشت و رو بودن چادر پيرزني در خيابان، به پسري که ته صف
نانوايي ايستاده، به مردي که در خياباني شلوغ ماشينش پنچرشده، به مسافري که سوار
تاکسي مي شود و بلندسلام مي گويد، به فروشندهاي که به جاي پول خرد به تو آدامس
مي دهد، به زني که باکيفي بر دوش به دستي نان دارد و به دستي چند کيسه ميوه و
سبزي، به هول شدن همکلاسيات پاي تخته، به مردي که در بانک از تو مي خواهد برايش
برگه اي پرکني، به اشتباه لفظي بازيگر نمايشي،... ... نخند، نخند که دنيا ارزشش را ندارد
که تو به خردترين چيزهاي نابجاي آدمهايي بخندي که هرگز نميداني چه دنياي بزرگ و پر
دردسريدارند، آدمهايي که هرکدام براي خود و خانوادهاي همه چيز و همه کسند، آدمهايي
که به خاطر روزيشان تقلا مي کنند، بار مي برند، بي خوابي مي کشند، کهنه مي پوشند،
جارمي زنند، سرما و گرما مي کشند و گاهي خجالت هم مي کشند، ... خيلي ساده ...
نخند ... دوست من!
کد را وارد نمایید:
عضو شوید
عضویت سریع